Transtheoretical Educational Management
شیوه های انتصاب مدیران در آموزش وپرورش
شیوههای اجرایی انتخاب و انتصاب مدیران آموزش و پرورش
در دوره کنونی مدیران آموزش و پرورش به دو صورت انتخاب و انتصاب میگردند:
الف- روشهای قانونی بر اساس ضوابط، آیین نامهها و بخشنامهها.
ب- روشهای غیرقانونی و بیضابطه.
قبل ازتوضیح دوروش انتخاب وانتصاب مدیران شایان ذکراست که انتخاب ازنظربعضی از صاحب نظران درمقابل انتصاب قراردارد و انتصاب دموکراسی وبارای افرادراانتخاب گویند.امااکثرصاحب نظران عقیده دارندکه انتخاب فرایند انتصاب است ودرواقع مدیریابی،گزینش،مصاحبه،آزمون وبه طورکلی فرایند انتخاب فردرا تامرحله صدورابلاغ انتخاب می گویند.شیوه های انتصاب وانتخاب قانونی وغیرقانونی مدیران به شرح زیر است.
الف- روشهای قانونی
با افزایش کیفیت آموزش و پرورش زمینه اصلاح و بهبود آموزش و پرورش برای نیل به اهداف آن مهیامی شود.(سریما[1]2015، 2160) و مدیران شایسته می توانند کیفیت آموزش و پرورش را افزایش دهند.
به طور کلی مدیران در وزارت آموزش و پرورش به طور اعم مدیران زیرمجموعه خود را در سطوح مختلف ممکن است به یکی از 4 طریق زیر انتخاب و انتصاب نمایند:
-1- مدیر انتصابی: در این روش مدیران مؤسسات آموزشی قدرت و اختیار خود را از خارج گروه به دست میآورند. در واقع، مدیران از طرف مقامات بالاتر سازمانی منصوب میگردند و از خارج به گروه تحمیل میشوند. این قبیل مدیران بیشتراز بیرون سازمان و توسط مقامات اداری بالاتر حمایت میگردند. این شیوه یکی ازرایج ترین شیوه های انتصاب مدیران درآموزش وپرورش میباشد.
2-انتخاب مدیر از بین گروه: در سازمانهای آموزشی یکی از روشهای رایج که با شیوه غیرمتمرکز ارتباط دارد، انتخاب مدیر هر سازمان آموزشی توسط همکاران همان سازمان است. هم اکنون در بعضی از کشورهای جهان مدیران از بین اعضا انتخاب میشوند و مدیران مدارس خود گردان نوعی از مدارس هستند که بر اجرای این روش تاکید دارند و در چند سال گذشته این شیوه در کشور ما نیز رایج بود که امروزه کمرنگ شده است. در این شیوه کارکنان از مدیران انتخابی خود حمایت میکنند.
3-انتخابی، انتصابی: در این شیوه گروه همکار در واحد آموزشی با رای گیری چند نفر را
انتخاب کرده و به مقامات بالاتر سازمان معرفی میکنند. مقامات خارج از گروه یکی ازافراد پیشنهادشده (معمولا 3 نفر) را انتخاب نموده و منصوب مینمایند. این شیوه را انتخابی- انتصابی مینامند.
-4-مدیریابی و انتصابی: در این شیوه معمولاً مقامات بالاتر سازمانی هیئتی را مأمور یافتن مدیران شایسته میکنند. این هیئت طبق ضوابط و شرایط، فرد یا افرادی را برای انتصاب در سمت مدیر یا رهبر آموزشی به مقامات بالاتر معرفی میکنند و مقامات سازمانی، فرد مورد نظر را منصوب مینمایند. در واقع این شیوه انتصابی است، اما مدیران مافوق با تایید یک هیئت به انتصاب مدیر اقدام میکنند.(صافی 1380، 50)
براساس مطالعات انجام گرفته و وضعیت کنونی آموزش و پرورش، دربعضی مناطق آموزش وپرورش کمیته ای تحت عنوان کمیته انتصابات در آموزش و پرورش به صورت مقطعی تشکیل شده و این کمیته به صورت عقلایی و علمی تر فرایند انتخاب و انتصاب مدیران آموزش وپرورش را انجام داده است.
اعضای کمیته انتصاباتشامل افراد زیر می باشند:
- دو نفر از مدیران با تجربه و متخصص هر دوره تحصیلی (جمعاً 6 نفر).
- رؤسای مقاطع تحصیلی (جمعاً 3 نفر).
- از متخصصین مدیریت آموزشی(3 نفر از بالاترین مدارک مدیریت آموزشی در آن منطقه).
- رئیس اداره و معاونین آموزشی، پشتیبانی، پژوهشی، پرورشی و ابتدایی (6نفر).
- معلمان با تجربه از هر دوره تحصیلی 2 نفر (جمعاً 6 نفر).
- دو نفر از نیروهای متخصص اداری (مانند مسئول گروه های آموزشی، مشاوره و یا گزینش).
افراد تعیین شدهبه صورت ماهانه جلساتی برگزارمی نمایند وبه روش گروهی اسمی، روش دلفی و یا با ارائه نظرات خود در جلساتی که برگزار می شود بهترین افراد را برای پست های مدیریتی انتخاب و معرفی می کنند و توسط مدیر اداره آموزش وپرورش از بین افراد معرفی شده یک نفر ایشان برای پست مربوطه منصوب میگردد.
هر کدام از شیوههای موجود ذکر شده در بالا دارای محاسن و معایبی میباشد.اگر این شیوه ها به درستی اجرا شوند ازمعایب آنها کاسته میشود. با توجه به شرایط و اقتضای سازمان میتوان از یکی از شیوههای ذکر شده برای انتخاب و انتصاب مدیران رده بالا، میانی و پایین سازمان بهره گرفت. همچنین در بعضی از سازمانها ممکن است مدیران با آزمون، به صورت داوطلبانه و یا بر اساس سلسله مراتب از قبل مشخص شده انتخاب و منصوب گردند. این سه شیوه انتصاب در سازمانهایی غیر از آموزش و پرورش دیدهمی شود.
ب- روشهای غیرقانونی و بیضابطه انتصاب مدیران
روشهای بیضابطهی انتصاب مدیران به روشهایی اشاره دارد که قوانین و مقررات انتصاب در آن رعایت نشده و ملاکهایی غیر از موارد مشخص شده در بخشنامهها و آییننامهها درگزینش افرادمورد تاکید میباشد.شیوه های غیرقانونی انتصاب مدیران توسط محقق براساس تجارب آموزشی وگفتگو با مدیران سطوح مختلف آموزش وپرورش با شیوه پژوهش روایی[2] برای اولین باردراین مجموعه گردآوریوتدوین شده است.اجرای این شیوه های بی ضابطه گاهی عمدی وگاهی به دلیل نداشتن شناخت ودانش کافی پیرامون مقوله شایسته سالاری ویاانتصاب درست بوده است. از جمله این شیوهها که در آموزش وپرورشکشور ما در پارهای موارد وجود دارد میتوان موارد زیر را برشمرد:
1-انتصاب سیاسی: در این شیوه فرد منتخب بدون توجه به تخصص، تجربه و کارآمدی لازم تنها به خاطر دستهبندی یا طرفداری از حزبی خاص با به قدرت رسیدن آن حزب در پستهای مدیریتی منصوب میگردد که زیان این نوع انتصاب بسیارچشمگیر است.
2-انتصاب فامیلی: در این شیوه از انتصاب نسبتهای قومی و قبیلهای در گزینش فرد مدیر بیشترین تاثیر را دارد. مدیران بالادست بدون توجه به تواناییهای دیگران، افراد وابسته به خود را برای پستهای مدیریتی انتخاب مینمایند.
3 -انتصاب کوتولهای: در انتصاب کوتولهای به دلیل ضعف مدیریتی، مدیر بالا دست افرادی را انتخاب مینماید که در حد و اندازه خودش و یا کوچکتر از خودش باشند در این شیوه انتخاب افراد متخصص و توانا را برای خود یک خطر میپندارند و تا حد ممکن از مرکز قدرت دور می نمایند.
-4-انتصاب منسانی: در شیوه منسانی افرادی منصوب میشوند که از جهتهایی مثل سن، جنس، وضعیت اقتصادی، طرز فکر، قیافه و... با فرد انتصاب کننده و یا مدیر بالا دست شباهت داشته باشند. در این سازمانها یکنواختی و عدم تغییر چشمگیر است.
-5-انتصاب داوطلبین: گاهی مدیران رده بالا بدون اینکه به خود زحمت بدهند و درباره افراد تحقیق نمایند از بین افراد داوطلب و در دسترس یک نفر را به عنوان مدیر انتخاب میکنند. در اینگونه سازمانها ممکن است افراد داوطلب توانایی و مهارت لازم را نداشته باشند و حق افراد شایسته ضایع شود.
-6 - انتصاب منفعتی: ملاک انتخاب و انتصاب فرد در این شیوه منفعتی است که فرد منصوب شده برای انتخاب کننده دارد مثلاً امتیاز یا هدایا، رشوه و رانتی به مقام منصوبکننده دادهمیشود.
-7-انتصاب التماسی: در این سازمانها به خاطر پایین آمدن شأن مدیران و اختلاف ناچیز دریافتها و مسئولیت سنگین مدیران افراد تمایلی برای مدیریت ندارند و باید مدیران را با خواهش و تمنا به عنوان مدیر منصوب نمود و یا به صورت دورهای مدیریت به افراد سپرده میشود.
8-انتصاب ترحمی: گاهی بعضی مدیران آنقدر نسبت به اهمیت مدیریت بیاطلاع هستند که در مقابل خواهش و تمنای زیردستان تسلیم میشوند و به خاطر دلسوزی، افراد متقاضی را که عمدتاً افراد چاپلوسی هستند به عنوان مدیر منصوب می نمایند.
-9-انتصاب آقازادهها: در این روش انتخاب فرزندان افرادی که دارای موقعیتهای سیاسی هستند و یا در زمینهای اشتهار دارند برای تثبیت موقعیت خود و یا دستآویز قراردادن ایشان، به عنوان مدیر اداره یا مدرسه منصوب میگردند.
10-انتصاب هم کاسهای: در این روش که نوعی داد و ستد محسوب میشود افرادی برای مدیریت انتخاب میشوند که به هم امتیاز میدهند و از همدیگر پشتیبانی میکنند و به نوعی در زمینه هایکسب منافع غیر قانونی با یکدیگر همکاری می کنند.
-11- انتصاب در دسترس: در انتصاب در دسترس مدیران بدون کنکاش و شناسایی کارکنان اولین نفرات را که در اطراف آنها و یا در دسترس ایشان است انتخاب مینمایند.
-12- انتصاب همشهری: بعضاً مشاهده میشود که در برخی سازمانهای آموزشی، تنها معیار انتصاب مدیر یا مدیران همشهری و یا هم استانی بودن افراد،انتصابکنندگان بوده و فرد انتضاب شده هیچگونه تخصص و یا تجربهای در شغل احراز شده ندارد.
-13-انتصاب همگروه: در پارهای موارد افراد انتصاب کننده مدیران را از بین همگروههای خود برای مثال گروههای ورزشی، علمی و کاری انتصاب مینمایند.
14- انتصاب افراد مذهبی/ غیرمذهبی: گاهی دیده میشود که بعضی مدیران افراد مذهبی و یاغیرمذهبی رادر انتصاب مدیران خود مورد تاکید قرار میدهند و ملاکهای تخصص، تجربه و سایر معیارهای مورد نیاز را در نظر نمیگیرند.
-15 - انتصابهای معشوقهای: در این شیوه علاوه بر اینکه معشوقه فرد در اولویت قرار میگیرد پیشنهادهای او نیز در اولویت انتصاب قرار دارند.
-16-انتصاب حق سکوت:در پارهای موارد پستها و یا مدیریتها به عنوان حق سکوت به افراد واگذار میگردد.
17-انتصاب افراد مؤدب:داشتن ادب و رعایت اخلاق از ویژگیهای پسندیده هر مدیری است اما نمیتواند تنها ویژگی یا ملاک انتصاب مدیران باشد.
-18-انتصاب بر اساس ظاهر افراد: زیبایی ظاهری و آراستگی برای مدیران یک حُسن است اما نباید تنها ویژگی مدیران قیافه و ظاهر افراد باشد بلکه تخصص، تجربه و تواناییهای مدیران باید در انتصاب ایشان مورد تأکید قرار گیرد.
19- انتصاب مصلحتی: در این شیوه افراد بر اساس مصلحت انتصاب میشوند. ممکن است این مصلحت به صلاح دید افراد باشد. در مدیریت نباید هیچ مصلحتی بالاتر از قوانین و مقررات و نیل به اهداف سازمان وجود داشته باشد اما گاهی مشاهده میشود برخی انتصابات مصلحتی است.
-20-انتصاب با سابقهها:سابقه برای افرادی که قرار است مدیریت یک سازمان را به عهده بگیرند ضرورت دارد اما علاوه بر سابقه، تخصص و تواناییها، مهارتها و شرایط دیگر نیز برای احراز پست مدیریت باید مورد مداقه قرار گیرد.
-21-انتصابهای اجباری یا تحمیلی: گاهی مشاهده میشود که افراد صاحب نفوذ ویا صاحب قدرت بعضی از پستها را به مدیران انتخابی تحمیل مینمایند و یا ممکن است معاونین یک مدیر را به او تحمیل نمایند.
-22-انتصاب متخصصین: امروزه در سازمانها، تخصص یکی از مهمترین معیارهای احراز پستهای مدیریتی است ولی تنها شرط لازم نمیباشد چرا که علاوه بر تخصص و تجربه، تعهد فرد و ویژگیهای اخلاقی او در بهرهوری سازمانها مؤثر است.
-23-انتصاب توافقی: در این شیوه افراد صاحب نفوذ و بعضاً سیاسیون، با توافق گروهی، انتصاب مدیران را سهم خود می دانند و به صورت توافقی ا نتصابات را بین خود تقسیم می کنند.
-24-انتصاب تصادفی:مدیران تصادفی مدیرانی هستند که براساس یک اتفاق مانند فوت مدیربالادست ونبود نیروی جایگزین،اخراج ویاترک شغل یک مدیرو...به مدیریت منصوب می شوند.
25-انتصاب وراثتی:دربعضی افراد مدیرزاده میشوند ومدیریت رابه ارثمیبرند.مانندبعضی مسولین سازمانهای خصوصی ومدارس غیر انتفاعی که فرزندانشان پستهای مدیریتی را به ارثمیبرند.
26-انتصاب قحطالرجال:دریعضی سازمانها افرادی رابه عمدویاسهوبرای پست مدیریت انتصاب می نمایند که معمولا ضعیفترین فرد آن سازمان میباشد.وواقعامصداق اصطلاح قحط الرجال میباشد.
-27- انتصاب براساستبعیض جنسیتی:
اصطلاح تبعیض جنسیتی ویا سقف شیشه ای به موانعی اشاره دارد که از صعود زنان به پست
های مدیریتیدر موقعیت های یکسان با مردان، جلوگیری
می کند.درپاره ای موارد زنانی وجود دارند
که از مردان حاضر دریک سازمان شایسته ترند اما از انتصاب آنها ممانعت به عمل می
آیدوفرصت های مدیریتی بیشتر دراختیار مردان قرارمی گیرد.
-28-انتصابهای ارزان قیمت:هستند سازمانهایی که بیش از هر ملاکی به ارزان بودن نیرو فکر می کنند واینگونه انتصابها درمراکز خصوصی وغیرانتفاعی گاهی دیده می شوند.
ial-character: footnote'>[2]Narrative research
چرا فرانظریه؟
فرانظریه یعنی نظریه درباره نظریه ها
بعضی از نظریه ها بستر اجرای آنها در کشور ما فراهم نمی باشد.
بعضی از نظریه ها باید بومی سازی شود.
بعضی از نظریه ها باید با ارزش های جامعه تلفیق شوند.
پس فرانظریه می تواند ساز و کار اجرایی ارائه و فلسفه نظریه ها را قابل پذیرش سازد.
سلام
مدیریت آموزشی(Educational Administration) یکی از حوزههای مطالعاتی دانش مدیریت است.
علم مدیریت آموزشی(Educational Management)؛ مجموعهای منسجم از دانش حاصل از
کاربرد روش علمی به منظور توصیف خصوصیات و تبیین عناصر سازمانی و روابط
فیمابین آنها در سازمانهای آموزشی است.
علم مدیریت آموزشی، کارکردهای مدیریت در سازمانهای آموزشی را بر تئوری و دانش علمی، مبتنی میسازد. کارکردهای مدیریت آموشی؛ شامل برنامه ریزی، سازماندهی، رهبری و کنترل در سازمانهای آموزشی است. هدف مدیریت آموزشی؛ بهبود اثربخشی، بهره وری و کیفیت در سازمانهای آموزشی است. منظور از سازمان آموزشی؛ سازمانی است که به ارائه خدمات آموزشی میپردازد.
این وبگاه با هدف نشر و معرفی مقالات و نظریات اندیشمندان در حوزه ی مدیریت،ساخته و در حال فعالیت می باشد.مطالعه از صفحات این وبگاه به علاقمندان به این موضوع و مدیران مدارس توصیه می شود.